عفونتهای انگلی روده از لحاظ بهداشتی، درایران و اغلب کشورهای جهان سوم، مشکل بهداشتی محسوب میشوند. عوامل موثر در شیوع این عفونتها، شرایط مناسب جغرافیایی و آب و هوایی گرم و معتدل، پایین بودن سطح بهداشت محیطی و همگانی، آگاه نبودن، عادتها و رفتارهای اجتماعی مردم کشورهای جهان سوم، فقر، سوءتغذیه، تراکم و ازدیاد جمعیت، کمبود آب آشامیدنی و آلودگی منابع آبی موجود، دفع نامناسب فاضلاب و زبالهها هستند (4-1).
در جهان بیش از 5/3 میلیارد نفر بـه آلودگیهای انگلی رودهای مبتلا هستند کـه از این تعداد450 میلیون نفر بـه اشکال بالینی علامتدار مبتلا میشوند. همچنین بیماریهای عفونی انگلی میزان مورتالیتی بالایی را به خود اختصاص میدهند، بهطوریکه از حدود 51 میلیون مرگومیر در جهان 16 میلیون مربوط به بیماریهای عفونی و انگلی است که اکثرا در کشورهای درحال توسعه اتفاق میافتد (5،6).
هرچند مواردی وجود دارد که نشان میدهد بیمارانی با وجود تشخیص غلط و درمان ناصحیح بطور اتفاقی معالجه شدهاند؛ ولی همین تشخیص غلط بیماری منجر به نقص یا تاخیر در درمان شده و ممکن است عواقب کشندهای داشته باشد. بطور منطقی درمان موفقیتآمیز مستلزم تشخیص صحیحی است که آن نیز خود متکی به صحت(Accuracy)، دقت (Precision)، تکرارپذیری (Repeatability) و قابل تفسیر بودن آزمایشها (Interpretable) است. در همین رابطه با توجه به اندازۀ کوچک تکیاختهها و دشواری تشخیص آنها، آزمایشگاه ها به عنوان یک مرجع تشخیصی نقش کلیدی خواهند داشت (8). از آنجاییکه بیماریهای انگلی اغلب با نشانه ها و علائم غیر اختصاصی همراه هستند و پزشکان با معاینات فیزیکی به تنهایی قادر به تشخیص بیماری نیستند، لذا بررسیهای پاراکلینیکی وآزمایشگاهی برای مشخص کردن آلودگی انگلی، جنس و گونه انگل ضروری است. بنابراین آزمایشگاه و توانمندی کارشناسان آزمایشگاه نقش مهم و کلیدی در تشخیص و جهت دهی مناسب به پزشک برای انتخاب داروی مناسب جهت درمان را بر عهده دارند (7).
یکی از مشکلات رایج در آزمایشگاه انگلشناسی پزشکی، افتراق انگلها از سایرعناصر موجود در مدفوع و مایعات بدن است که اصطلاحا آرتیفکت نام گزاری شدهاند. در حالت کلی به عوامل زنده و غیر زندهای که به هر طریقی درون نمونه تشخیصی قرار گرفته و به علت شباهت احتمالی با ارگانیسمهای انگلی آزمایشگاه را دچار اشتباه در تشخیص کند، آرتیفکت گفته میشود (9) این در حالیست که بدلیل حضور مواد غذایی دفعی و ارگانیسمهای فراوان، دشوارترین نمونه برای افتراق انگلها از آرتیفکتها، نمونه مدفوع است و برای غلبه براین مشکلات مطالعات متعددی برای معرفی روشهای دقیق تشخیص آلودگیهای انگلی رودهای انجام شده است (14-10). در حال حاضر روش رایج، ارزان قیمت و آسانی که در بسیاری از آزمایشگاهها به منظور تشخیص ارگانیسمهای انگلی رودهای استفاده میشود، روش مستقیم یا گسترش مرطوب (WetMount) است (15). برخلاف سادگی ظاهری این روش تشخیصی، حساسیت این روش به میزان بالایی به مهارت آزمایشگر و انتقال سریع نمونه به آزمایشگاه و سرعت انجام آزمایش قبل از لیزشدن و از دست رفتن تحرک انگل، بستگی دارد (16،17). همانطور که معمولا هر فرد آزمایشگاهی، ممکن است یک مخمر یا سایر سلولهای گیاهی را به اشتباه به عنوان آمیب شناسائی نموده یا پلاکتی را به عنوان انگل مالاریا بپندارد، احتمال دارد در شناسائی عوامل انگلی که واقعا در نمونه مدفوع تحت بررسی وجود دارند نیز ناموفق باشد. عناصر گوناگون و متعددی در نمونههای مدفوع یا سایر مواد یافت میشوندکه با انگلها مشابهت ساختمانی دارند و تلاش در جهت طبقهبندی و نام بردن همۀ این موارد بسیار مشکل است (7،8). نمونه مدفوع شامل اجزای بسیاری از جمله بقایای موادغذایی، محصولات هضم شده، سلولهای اپیتلیال، لکوسیتها، گلبولهای قرمز، موکوس و میکروارگانیسمهایی مانند مخمر و باکتری است. به علت مشابهت زیاد موارد ذکر شده به انگلها، گاهی آرتیفکتها با تروفوزوئیت، تخم، کیست و لارو کرمها اشتباه میشوند. با توجه به نسبت بین مواد دفعی و انگلها تعجب ندارد که بسیاری از اجسام مشابه مسئول تشخیص نادرست تروفوزوئیت و کیست تکیاختهها، تخم و لاروکرمها باشند (9).تا کنون تقسیمبندی مدون و طبقهبندی کاملی از انواع آرتیفکتها انجام نشده است، اما بر اساس متون و مراجع تشخیصی انگلشناسی میتوان آرتیفکتها را به دو دسته آرتیفکتهای موجود درنمونه های مدفوع و آرتیفکتهای موجود در نمونههای خون تقسیم بندی نمود که همانگونه که ذکر شد آرتیفکتهای مدفوعی اهمیت بسیار زیادی دارند و از دو گروه عمدۀ سلولهای انسانی و مواد مشتق شده از سلولها و عناصر غیرانسانی تشکیل شدهاند که در بخش اول این مقاله به آن پرداخته خواهد شد.
الف: آرتیفکتهای موجود در آزمایش مدفوع
-
1- سلولهای اپیتلیال
سلولهای اپیتلیال از مواردی هستند که با تکیاختۀ عامل دیسانتری آمیبی (انتاموبا هیستولیتیکا) اشتباه شده و روند درمانی را منحرف میکنند. باتوجه بهاینکه شاخص اصلی تشخیصی آمیبها ساختار هسته است، لذا جهت افتراق سلولهای اپیتلیال از تروفوزوییت انتاموبا هیستولیتیکا باید بهاین مورد توجه بیشتری داشت. درسلولهای اپیتلیال نسبت هسته به سیتوپلاسم بیش از حد بزرگ است و کاریوزوم مرکزی وضوح کاملی ندارد و یا ازدست رفته است. درحالیکه تروفوزوییتهای آمیب انتاموبا هیستولیتیکا دارای کاریوزوم مرکزی مشخص و ظریف است که یک هاله شفاف و بی رنگ آن را در برگرفته و بوسیله فیبریلهای آکروماتیک شعاعی و ظریف به سطح داخلی غشا هسته اتصال مییابد(7, 9)(شکل 1). همچنین مورد دیگری که میتواند جهت افتراق سلولهای اپیتلیال از آمیب در نظر گرفته شود، اندازه بسیار متنوع اپیتلیال است، در حالیکه اندازه تروفوزوئیت بین 60-15 میکرومتر است.
بر خلاف آمیبها عدم حضور واکوئلهای کوچک و باکتریها درسیتوپلاسم سلولهای اپیتلیال نکته مهمیاست که جهت افتراق بایستی در نظر داشت. دیوارۀ سلولی نیز در سلولهای اپیتلیال کاملا مشخص و قابل شناسایی است در حالی که آمیبها دیواره بسیار نازک و غیرقابل تشخیص دارند.
شکل 1. الف.سلولهای اپیتلیال که هسته درشت دارند اما کاریوزوم مرکزی واضح نیست. همچنین دیواره ناواضح و صاف بودن سیتوپلاسم و عدم حضور باکتری ها قابل توجه است ب.تروفوزوئیت آنتامباهیستولیتیکا با کاریوزوم مرکزی مشخص که از نمونه گسترش مرطوب گرفته شده است. واکویلهای کوچک داخل ارگانیسم آمیبی در افتراق با سلول اپیتلیال مورد توجه قرار میگیرند (22).
-
2- گلبول قرمز
گلبولهای قرمزخون، به شکل دیسک های مقعرالطرفین هستند و در شرایط طبیعی قطر آنها بطور متوسط 5/7 میکرون است. درزمان خونریزیهای مزمن گوارشی گاهی گلبولهای قرمز ممکن است به صورت یک جسم مرکزی با حاشیهای از سیتوپلاسم یا گرانول دیده شود. این اشکال گلبولهای قرمز داخل مدفوع میتواند به اشتباه انگل بلاستوسیستیس هومینیس گزارش شود. از کلیدهای مهم تشخیصی بلاستوسیستیس هومینیس که برای پرهیز از تشخیص اشتباه بایستی توجه بیشتری به آن داشت، هستههای متعدد در اطراف یک واکوئل بزرگ در مرکز،اندازه متنوع(5 تا 30 میکرومتر)و شکل کروی ارگانیسم است (شکل2) (7, 9).
شکل2. الف،ب.گلبول قرمز. وجود ساختار قرمز رنگ درون سلول و وجود گرانول، ممکن است به چشم فرد بیتجربه بلاستوسیستیس هومینیس دیده شود. ج. بلاستوسیستیس هومینیس که دارای تعدادی هسته در اطراف و یک واکوئل بزرگ در مرکز است (9، 22).
-
3- لکوسیتها
لکوسیتهای چندهستهای ممکن است در اسهال خونی و سایر بیماریهای التهابی دیده شده و بعلت نزدیک بودن اندازه و همچنین عدم رعایت زمان بندی آزمایش نمونههای مدفوع میتوانند با تروفوزوییت و یا کیستهای انتامباهیستولیتیکا اشتباه شوند. جهت افتراق کیستهای آنتامباهیستولیتیکا از لکوسیتها، توجه به دیواره و همچنین ساختار هسته بسیار کمک کننده خواهد بود. آنتامبا هیستولیتیکا با دیواره کیستی شفاف و شکل گرد بیضی و گاهی بدون شکل منظم هندسی هستند. قطرآنها از 10 تا 20 میکرومتر متغییر است. کیست انتامبا هیستولیتیکا دارای یک تا 4 هسته است. هسته آمیب آنتامباهیستولیتیکا دارای مشخصات ویژهای است که دقت به این مشخصات موجب افزایش احتمالی تشخیص انگل خواهد شد.
ازجمله این موارد کروماتین محیطی یکنواخت و همچنین کاریوزوم مرکزی است. درحالیکه هیچ یک از این موارد در لکوسیتها دیده نمیشود (شکل3) (7-9).
شکل 3.الف. لکوسیت میتواند به علت اندازهاش با کیست آمیب انتامباهیستولیتیکا اشتباه شود. معمولا عدم توجه به حضور یا عدم حضور کاریوزوم موجب اشتباه در تشخیص میشود. زیرا درسلولهای لکوسیت کاریوزوم مرکزی دیده نمیشود. ب. کیست انتامباهیستولیتیکا که دارای 1 تا 4 هسته با کاریوزوم مرکزی مشخص است (22).
-
4- ماکروفاژ
ماکروفاژها (مونوسیتها) سلولهای بیگانه خوار تک هستهای درشت هستند که ممکن است به تروفوزوئیت آمیب انتامباهیستولیتیکا شباهت داشته باشند. ماکروفاژها ممکن است در آمیبیازیس رودهای و کولیت اولسراتیو نیز یافت شوند. توجه به برخی نکات در افتراق از ارگانیسم انگلی بسیارموثراست (7) (شکل 4و جدول 1).
شکل 4.الف. ماکروفاژها بارنگآمیزی تری کروم و بزرگنماییX 1000.ب. کیست آنتامباهیستولیتیکا، همانطور که در شکل نشان داده شده است دارای میلههای کروماتیدی است، این اشکال به صورت مناطق استوانهای شکل در سیتوپلاسم مشاهده میشوند که ماکروفاژها فاقد این ویژگی هستند(9 ،22).
جدول1.مقایسه مرفولوژی ماکروفاژ با آمیب انتامباهیستولیتیکا
-
5- کریستال شارکوت لیدن
این کریستالها، بلورهای میکروسکوپی هستند که در مبتلایان به بیماریهای آلرژیک مانند آسم یا عفونت های انگلی مشاهده میشوند. کریستالها بخصوص در مدفوع، خلط و بافت افراد مبتلا به عفونتهای انگلی که تهاجم بافتی دارند و در آنها تجزیه ائوزینوفیلی ایجاد شده است، دیده میشوند. لازم به ذکر است که پروتئین کریستال شارکوت لیدن با لیزوفسفولیپیازهای ائوزینوفیل واکنش میدهد.
مشاهدۀ این کریستالها در زمره یافتههای غیراختصاصی هستند و مشاهده آنها مترادف با عفونت های انگلی نیست. اما در بسیاری از موارد ممکن است با لارو نماتودها اشتباه گرفته شود. کریستالها در اسمیر مدفوع رنگ شده با تری کروم، قرمز رنگ دیده میشوند. مهمترین وجه افتراق این کریستالها با لارو نماتودها عدم حفره دهانی و مری در کریستالها است. درحالی که در لاروهای نماتودی حفره دهانی و برجستگی مری حتی در نمونههای رنگ آمیزی نشده و با کمیدقت قابل مشاهده است (شکل5) (7، 9).
شکل5.الف،ب،ج.کریستال شارکوت لیدن. وجه افتراق این کریستالها با لارو نماتودها عدم حفره دهانی و مری درکریستالها است. درحالی که درلاروهای نماتودی حفره دهانی و برجستگی مری حتی در نمونههای رنگ آمیزی نشده و با کمیدقت قابل مشاهده است. د. لارو نماتودها که دارای شکاف دهانی ومری است (22).
-
6- مواد گیاهی (Pollen)
انواع گوناگونی از مواد گیاهی در مدفوع یافت میشوند که امکان بروز تشخیص اشتباه را مهیا میسازند. دانههای گرده و ساختارهای مشابه از نظراندازه بسیار منظم ولی ساختمان سلولی آنها مشابه با هیچ یک از اشکال انگلی نیست و اغلب به تعداد زیادی در مدفوع وجود دارند (7، 8، 18).
عناصرگیاهی که ممکن است درمدفوع وجود داشته باشند عبارتنداز:
1- الیاف ورشتههای گیاهی نظیر پرزهای روی هلو ممکن است شبیه به لارو نماتودها باشند. تارهای ریشه شفاف و منعکس کننده نور هستند ورنگ پذیری کمتری دارند، درحالی که لاروهای انگلی رنگی در رنگ آمیزی لوگل به خود میگیرندکه موجب واضح شدن ساختمان داخلی آن میشود (7،8)(شکل 6).
شکل6.الف.رشتههای گیاهی. وجه افتراق این رشتههای گیاهی با لارو نماتودها عدم حفره دهانی ومری دررشته های گیاهی است.ب،ج.لارونماتود که دارای بولب مری و شکاف دهانی است (22).
2- سلولها و دانههای گیاهی نیز از مواردی هستندکه با تخم انگلها اشتباه میشوند.این دانهها دیواره ضخیم و صاف داشته و همانند تخم کرمها تقارن ندارند. اندازه آنها از 15 تا 150 میکرون بوده و ممکن است با تخم اسکاریس اشتباه شوند. تخمهای بارور آسکاریس بیضی متمایل به گرد بوده واندازهشان 50-35×75-45 میکرومتراست. پوسته خارجی دارای برجستگیهای مشخص پستانی شکل است و زیر آن یک پوسته دیگر ضخیم و صاف قرار دارد که معمولا به آسانی قابل تشخیص نیست. تخمهای نابارورکشیدهتر و باریکتر از تخمهای بارورند. اندازه آنها ممکن است 40×90 میکرومتر باشد (شکل 7) (7, 18،19).
شکل7.الف.سلول گیاهی که تقارن ندارند. ب.تخم آسکاریس که بیضی متمایل به گرد است(22).
3- همچنین در برخی موارد پولنها با تخم کرمهای سستودی تنیا اشتباه میشوند. ازمهمترین وجوه افتراقی که باعث تشخیص صحیح تخم سستودی تنیا ازگردههای گیاهی میشوند میتوان حضور جنین شش قلابه در داخل تخمها، خطوط منظم شعاعی و تقارن تخمها را نام برد در حالیکه این موارد درگردهها دیده نمیشوند. دانههای گرده با محلول ید خیلی تیره رنگ میگیرند. ممکن است به شکل گرد یا سه وجهی بوده باشند. اندازه آنها از 15 تا 20 میکرون است وامکان دارد به تخم سستودی تنیا شباهت داشته باشند (18،7-20) (شکل 8 ).
شکل8. الف تخم سستودی تنیا دارای جنین شش قلابه، خطوط منظم شعاعی بین دولایه و تقارن، ب پولن گیاهی با مشخصه عدم وجود تقارن و خطوط شعاعی منظم درپولنها
4- الیاف گیاهی ممکن است شکل نامنظمیداشته یا به صورت طویل و فنری نازک به نظر برسند. الیاف گیاهی را در گسترش مرطوب مدفوع به وفور میتوان یافت. این الیافها ممکن است با لاروکرمهای قلابدار و استرونژیلوئیدس استرکورالیس اشتباه گرفته شوند. الیافهای گیاهی بر خلاف لارو کرمهای قلابدار و استرونژیلوئیدس استرکورالیس فاقد اندامهای داخل سلولی نظیر مری دستگاه تناسلی وغیره هستند (شکل 9).
5- "جسم بیور" (Beaver body): بخشهایی ازاجزای جلبکی است به نام Psorospermum Heckeliiکه در بافتهای خرچنگ دراز وجود دارد.این جسم گاهی در مدفوع افرادی که ازاین خرچنگ خوردهاند یافت میشود و دارای سه لایه ضخیم و بی رنگ بوده و داخل آن چندین جسم شبه گرد دیده میشود و با تخم کرمها مثل تخم آسکاریس که به حالت پوست کنده (Decorticate) است اشتباه گرفته میشود. تخم بارورآسکاریس دارای جنین رشد نیافته و پوسته ضخیم کتینی قهوهای مایل به زرد همراه با پوشش آلبومینوئیدی با برجستگیهای پستانی شکل است. تخم غیر بارور بلندتر و کشیده تر از تخم بارورهستند.اندازه ی تخم بارور ۵۵×۴۰ میکرون و تخم غیربارور ۹۰×۴۰میکرون است (8) (شکل 10).
شکل9.الف. الیاف گیاهی که وجه افتراق آن با لارو کرمهای قلابدار و استرونژیلوئیدس استرکورالیس عدم وجود اندامهای داخل سلولی نظیر مری، دستگاه تناسلی و غیره هستند. ب. استرونژیلوئیدس استرکورالیس. ج. کرم قلابدار
شکل10.الف،ب. جسم بیور.ج.تخم اسکاریس(22)
7- تخم مایت (Mite egg)
دربرخی موارد ممکن است درنتیجه خوردن تصادفی یا آلوده شدن غذا و آب با نماتودهای گیاهی نظیر هترودا(Heterodera) یا تخم مایتها و شباهت آن ها با تخم کرمهای قلابدار اشتباهی در تشخیص صورت گیرد. تخم کرمهای قلابدار دارای جداری نازک و شفاف و بیضی بوده و دوقلب آن قرینه است و سلولهای داخل آن دیده میشوند و تعداد آن ها درتخمیکه تازه دفع شده باشد 5 عدد یا بیشتر است (برحسب مدت توقف دررودهها). طول تخم کرمهای قلابدار64 تا 76 میکرون وعرض آن 36 تا 40 میکرون است (7, 18-20) (شکل11).
شکل11.الف.تخم مایت ب. تخم کرمهای قلابدار(طول تخم 64 تا 76 میکرون و عرض آن 36 تا 40 میکرون است.) تخم کرمهای قلابدار دارای جداری نازک و شفاف و بیضی بوده و دوقلب آن قرینه است و سلولهای داخل آن دیده میشوند و تعداد آن ها درتخمیکه تازه دفع شده باشد 5 عدد یا بیشتر است (22)
8- اسپور
اسپورها وقتی در شرایط مساعد قرار میگیرند رشد یافته به نام لوله تندش(Germtube)ایجاد میکنند. رشد هیف ها از بخش انتهایی آن انجام میگیرد. رنگ اسپورها از سفید تا سبز، زرد، قرمز، قهوهای و سیاه متغییراست. اسپورها در قارچهای آبزی دارای تاژک هستندو دیواره سلولی نازکتری دارند. در صورتی که در قارچهای خشکیزی دیواره سلولی ضخیم تر بوده و ممکن است از سه لایه اندوسپور، اپیاسپور، پریاسپور تشکیل شود. درمواردی ممکن است اسپورها با تروفوزوئیت ژیاردیا اشتباه گرفته شوند. تروفوزوئیت ژیاردیا با اندازه حدودا 10 الی 20 میکرون در مدفوع افراد مبتلا به و اسهال دیده میشود. این ارگانیسم انگلی با شکل خاص خود دارای دو هسته قدامی و مدین بادی و اکسونم است درحالی که درآزمایش میکروسکپی اسپورها فاقدخصوصیات ذکر شده هستند.
در اسپورهای در حال جوانه زدن، جسم شبه دم دیده میشودکه از نظر شکل و اندازه شباهتی به تاژک ژیاردیا دارد (شکل 12) (18-21).
شکل12.الف.تروفوزوئیت ژیاردیاب. اسپور قارچ.اسپورها ازنظراندازه متفاوت با تروفوزوئیت ژیاردیا هستند و فاقد هسته و مدین بادی هستند(22).
9- قطرات چربی
مواد معدنی نیز ممکن است به اشکالی ظاهر شوند که در نظر افراد بی تجربه به عنوان عوامل انگلی جلوه کنند. قطرات چربی مدفوع که میتوانند ناشی از رژیم غذایی، بیماری یا مصرف دارو باشند گاهی دارای ابعاد کوچک و منظم هستند که باعث بروز اشتباه در تشخیص گشته و اگر فقدان ساختمان داخلی آنها نادیده گرفته شود. احتمالا به جای کیستهای آمیبی تشخیص داده میشوند ولی با انجام رنگ آمیزی ویژه چربیها ماهیت اصلی آنها آشکارمیگردد.
قطرات چربی با اووسیستهای انگلی بخصوص کوکسیدیاها قابل اشتباه هستند. قطرات چربی در زیر میکروسکوپ نور را منعکس کرده در نتیجه به طور درخشان دیده میشوند. همچنین تفاوت اندازه یکی از فاکتورهای مهم در افتراق عوامل انگلی با قطرات چربی هستند. اووسیستها زیر میکروسکوپ همگی به یک اندازه دیده میشوند، در حالیکه قطرات چربی دراندازههای مختلف دیده میشوند (شکل13) (7).
شکل13.الف.قطرات چربی.ب.اووسیت کوکسیدیا که دارای اسپوروسیت هستند که قطرات چربی فاقد این ارگانلها هستند(22).
10- مخمرها
بسیاری از انواع مخمرها که به طور طبیعی در مدفوع وجود دارند نیزممکن است درصورت عدم دقت کافی موجب تشخیص اشتباه شوند. سلولهای مخمری و دیگر عناصر قارچی موجود در مدفوع، بر حسب اندازه و شکل میتوانند با تخم انواع کرمها و کیست تکیاختهها ( به ویژه اندولیماکس نانا) اشتباه شوند. اندولیماکس نانا هسته کروی داشته و کاریوزوم آن بزرگ، مرکزی یا غیر مرکزی بوده که توسط رشتههای نازک به غشا هسته متصل شده است. محدوده قطر کیست 14-9 میکرومتر است. اغلب بیضی شکل، گاهی کروی و یا بین دایره و بیضی هستند. سیتوپلاسم آن منظره غبار آلود دارد که در نمونههای رنگ آمیزی دائمی،یکی از وجوه تشخیصی است. در سیتوپلاسم کیست میتوان کروماتوئیدال بادیهای کوچک و کمیخمیده را مشاهده کرد. درکیستهای رنگ شده با ید، گلیکوژن با لبههای نامنظم و در آنهایی که با هماتوکسیلین رنگ شدهاند، ساختمان هسته و واکوئلها را میتوان دید.
درنمونههای مرطوب تغلیظ یافته, به علت شباهت سلولهای مخمری با کیست ژیاردیا، امکان تشخیص اشتباه وجود دارد. طول تروفوزوئیت آن بین 12-9 و عرض آن 15-5 میکرومتراست و ضخامت آن 4-2 میکرومتر است. کیستها تخم مرغی شکل بوده و به طول 12-8 و عرض 10-7 میکرومتراست. دررنگ آمیزی پایدارکیستها، چهار هسته واضح، چهار جسم میانی، دیگر ساختارهای مضاعف و بخشهای درون سیتوپلاسمیوتاژکهای درهم و نامرتب در داخل کیست مشاهده میشوند. دیواره کیست صاف و بی رنگ بوده و معمولا از سیتوپلاسم فاصله دارد و علت آن، چروکیدگی سیتوپلاسم در هنگام انجام عمل تثبیت برای رنگ آمیزی است.کیستهای ژیاردیا دارای جسم پارابازال است و بقایایی از تاژک و اکسواستیل خردشده در آن دیده میشود که این ویژگی در مخمر وجود ندارد و باعث افتراق آن از انگلها شده است. کیستهای ژیاردیا اگر با تری کروم رنگ آمیزی شود به رنگهایی از سبز تا قرمز ظاهر میشود. ساختارهای داخلی آن ممکن است به رنگ قهوهای مایل به قرمز در یک زمینه سبز رنگ دیده شوند (18-21) (شکل 14).
همچنین کیست ژیاردیا در درون خود دارای ضمائمی چون هستهها و بقایای تاژک و اکسونم است که در مخمرها دیده نمیشوند و با کمی جست و جودر محیط میتوان مخمرهای حاوی جوانه پیدا کرد که در کیست ژیاردیا دیده نمیشود.
احتمال اشتباه مخمرها با اووسیست کریپتوسپوریدیوم نیز وجود داردکه با رنگ آمیزی اسیدفست، نمونههای مخمرها که اسید فست منفی هستند به رنگ سبز دیده میشوند و بدین صورت قابل افتراق با کریپتوسپوریدیوم هستند. اووسیستهای کریپتوسپوریدیوم، حدود 6-4 میکرومتر و به شکل کروی یا بیضوی با دیواره صاف هستند. اووسیستها دارای چهار اسپوروزوئیت بوده که سلولهایی متحرک بدون فلاژل و گاهی اوقات ویرگول شکل هستند (19-21) (شکل 15).
شکل14.الف.کیستهای ژیاردیا با داشتن 4 هسته با کاریوزوم مرکزی˛ پارابازال بادی و بقایایی از تاژک و اکسواستیل خردشده از مخمرها افتراق داده میشوند.ب.مخمر(22).
شکل15.الف.مخمر.ب.اووسیست کریپتوسپوریدیوم در گسترش مرطوب. ج. مخمررنگآمیزی اسید فست. د،و.کریپتوسپوریدیوم رنگآمیزی اسید فست. ی.مخمر(در بالای تصویر) وکریپتوسپوریدیوم (فلش بنفش) در گسترش مرطوب (22).
ب: آرتیفکتهادرگسترش خون
1-پلاکت ها
افراد مبتدی اغلب در هنگام بررسی گسترشهای نازک خونی جهت یافتن انگلهای مالاریا، با قرارگرفتن پلاکتها بر روی گلبولهای قرمز دچار اشتباه میگردند. چون در این حالت پلاکت ها شباهت زیادی به تروفوزوئیتهای جوان پلاسمودیوم داشته اما اگر لام به درستی رنگ آمیزی شده باشد رنگ آنها به کلی متفاوت خواهد بود. انگل پلاسمودیوم دارای سیتوپلاسمی آبی و کروماتین قرمز است درحالی که پلاکت در زمینه های مختلف رنگ بنفش را به خود میگیرد. حاشیه پلاکت مضرس (دندانهدار)و ظاهری پرزدار دارد درحالی که حاشیه انگل پلاسمودیوم صاف، فاقدپرز وکاملا نوک تیزاست (شکل 16) (9, 22).
شکل16.الف. پلاکتها. ب. پلاسمودیوم. انگل پلاسمودیوم دارای سیتوپلاسمی آبی و کروماتین قرمز است در حالی که پلاکت در زمینه های مختلف رنگ بنفش را به خود میگیرد. حاشیه پلاکت مضرس و ظاهری پرزدار دارد درحالی که حاشیه انگل پلاسمودیوم صاف، فاقد پرز و کاملا نوک تیز است.
2-اسپور قارچ
قارچی بنام هلیکوسپوریوم درگسترشهای خونی با میکروفیلرها اشتباه گرفته میشود. میکروفیلر غشاء دار به اندازه ی 300-240 میکرون است. میکروفیلر در داخل غلاف قراردارد، در ناحیه دم هسته دیده نمیشود، میکروفیلرها در اکثر موارد شب ها در جریان خون محیطی یافت میشوند، در لام تهیه شده از خون تازه حرکت میکروفیلرها آرام و یکنواخت است. در حالی که اسپورها کمتر از 100 میکرومتر هستند . ساختار داخلی حاوی مناطق تاریک است. با مقایسه اندازه این دو ارگانیسم را میتوان از هم افتراق داد (شکل17) (7، 9).
همچنین اجسام نامشخص که احتمال داده میشود قارچ باشند ممکن است درگسترشهای خونی با فرم آماستیگوت انگل لیشمانیا اشتباه گرفته شوند. اندازه اماستیگوتها 5-2 میکرومتراست.گرد یا بیضوی شکل و دارای کینتوپلاست و رشتههای فیبرینی قرمز رنگ میباشند. هسته قرمز، سیتوپلاسم آبی وکینتوپلاست بنفش رنگ است. درقارچها فقط هسته اما در آماستیگوت لیشمانیا علاوه بر ساختار هسته و در قطب مقابل آن کینتوپلاست نیز دیده میشود (شکل18).
شکل 17.الف.اسپور قارچ هلیکوسپوریوم.ب. میکروفیلرکه در داخل غلاف قرار دارد و اندازه آن بزرگتر از قارچ هست(22)
شکل 18 .الف. اسپورقارچ ب. فرم آماستیگوت لیشمانیا. در قارچها فقط هسته اما در آماستیگوت لیشمانیا علاوه بر ساختار هسته و در قطب مقابل آن کینتوپلاست نیز دیده میشود.
3-عفونت هاب کاذب
پیداکردن تخم های بعضی از کرمها در آزمایش مدفوع لزوما نشان دهنده وجود عفونت نیست. گاهی به طور تصادفی تخمهای نماتود کاپیلاریا و ترماتودهایی نظیر فاسیولا خورده شده، بدون تغییر از مجرای گوارشی عبور کرده و دفع میشوند. هرچند درصورت محرز شدن آلودگی جگرهای گاو وگوسفند به فاسیولا دیگر جهت مصرف انسان به کار نمیروند، اما در صورت عدم بازرسی گوشت و جگر دامهای ذبح شده و یا عفونت خفیف و غیر قابل تشخیص آنها، احتمالا کرمهای بالغ خورده شده و لذا تخم آنها در مدفوع افراد ظاهر میگردند. درصورت بروز ابهام در احتمال وجود این نوع آلودگیهای کاذب انگلی باید نمونه دیگری پس از کنترل رژیم غذایی به منظور کاهش امکان بروز چنین آلودگیهایی درخواست و جمع آوری گردد. همچنین آلودگی با همه مراحل نماتودهای با زندگی آزاد به صورت آلوده کنندههای آب و غیره (که برای تهیه سوسپانسیون مدفوع به کار میرود) میتواند اتفاق بیفتد(7).
نتیجه گیری
مطالعۀ حاضر در راستای شناسایی و آشکار نمودن اهمیت بخشی پنهان در آزمایشگاه انگلشناسی پزشکی تحت عنوان آرتیفکتهای انگلی ارایه شد. عدم آموزش کافی و متمرکز دراین زمینه در واحدهای آموزشی، موجب تشخیصهای غلط عفونتهای انگلی و به دنبال آن تجویز داروهای نا کار آمد،گران قیمت و پرعوارض توسط پزشک میشود. از این رو آموزش جامع و مطالعۀ عمیق این گونه مباحث و نیز برگزاری کارگاه های آموزشی برای دانشجویان پیشنهاد میگردد.
سپاسگزاری
از تمامی همکاران آزمایشگاهی انگل شناسی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه تشکر و قدردانی می شود.
تعارض منافع
بین نویسندگان تعارض در منافع گزارش نشده است.